زناشویی

چرا در روابط عاشقانه بعضی‌ها همیشه احساس غم و تنهایی می‌کنند؟

احساس غم و تنهایی در یک رابطه عاشقانه، تجربه‌ای دردناک و گیج‌کننده است. در حالی که روابط باید منبع شادی و حمایت باشند، برخی افراد به طور مداوم احساس انزوا و نارضایتی می‌کنند. این احساسات می‌توانند دلایل متعددی داشته باشند و فهمیدن این دلایل، گامی مهم در جهت بهبود وضعیت است. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران در این پست وبلاگ، به بررسی 15 نکته‌ای می‌پردازیم که می‌توانند توضیح دهند چرا بعضی افراد، حتی در یک رابطه، احساس غم و تنهایی را تجربه می‌کنند:

  • انتظارات غیرواقعی:

    داشتن انتظارات غیرمنطقی از رابطه و پارتنر می‌تواند منجر به ناامیدی و احساس تنهایی شود. تصور اینکه رابطه باید همیشه عالی و بدون مشکل باشد، امری غیرواقعی است.
  • عدم ارتباط موثر:

    اگر نتوانید احساسات، نیازها و نگرانی‌های خود را به طور واضح و با صداقت با پارتنرتان در میان بگذارید، ممکن است احساس کنید که دیده و شنیده نمی‌شوید.
  • ترس از آسیب‌پذیری:

    اگر از نشان دادن آسیب‌پذیری و به اشتراک گذاشتن عمیق‌ترین احساسات خود با پارتنر می‌ترسید، ممکن است یک مانع عاطفی بین شما ایجاد شود.
  • عدم تعادل در قدرت:

    در یک رابطه سالم، قدرت باید به طور مساوی تقسیم شود. اگر یک طرف کنترل بیش از حدی داشته باشد، طرف دیگر ممکن است احساس نادیده گرفته شدن و بی‌ارزشی کند.
  • مشکلات حل نشده گذشته:

    مشکلات و آسیب‌های حل نشده گذشته می‌توانند بر روابط فعلی شما تاثیر بگذارند و باعث ایجاد احساساتی مانند بی‌اعتمادی، اضطراب و تنهایی شوند.
  • عدم حمایت عاطفی:

    اگر از طرف پارتنرتان حمایت عاطفی کافی دریافت نمی‌کنید، ممکن است احساس کنید که در این رابطه تنها هستید.
  • نیازهای برآورده نشده:

    هر فردی نیازهای عاطفی، روحی و جسمی خاص خود را دارد. اگر این نیازها در رابطه برآورده نشوند، احساس نارضایتی و تنهایی ایجاد می‌شود.
  • مقایسه با دیگران:

    مقایسه رابطه خود با روابط دیگران در شبکه‌های اجتماعی یا در دنیای واقعی، می‌تواند باعث شود که احساس کنید چیزی کم دارید و احساس تنهایی کنید.
  • عدم وجود صمیمیت عاطفی:

    صمیمیت عاطفی فراتر از صمیمیت فیزیکی است و شامل به اشتراک گذاشتن احساسات، افکار و تجربیات عمیق با یکدیگر می‌شود. فقدان این صمیمیت می‌تواند باعث احساس تنهایی شود.
  • وابستگی بیش از حد:

    وابستگی بیش از حد به پارتنر و عدم وجود هویت مستقل، می‌تواند منجر به احساس خفگی و تنهایی شود، زیرا شما تمام شادی و هویت خود را در رابطه می‌بینید.
  • وجود مشکلات روانی:

    افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی می‌توانند باعث ایجاد احساس غم و تنهایی شوند، حتی در یک رابطه ظاهراً خوب.
  • عدم وجود اهداف مشترک:

    اگر شما و پارتنرتان اهداف و ارزش‌های مشترکی نداشته باشید، ممکن است احساس کنید که در جهت‌های متفاوتی در حال حرکت هستید و از هم دور می‌شوید.
  • کمبود وقت با کیفیت:

    گذراندن وقت با کیفیت و بدون حواس‌پرتی با پارتنرتان، برای حفظ صمیمیت و ارتباط ضروری است. کمبود این وقت می‌تواند باعث احساس تنهایی شود.
  • بی‌توجهی به نیازهای خود:

    اگر بیش از حد بر نیازهای پارتنرتان تمرکز می‌کنید و از نیازهای خود غافل می‌شوید، ممکن است احساس کنید که خودتان را در این رابطه گم کرده‌اید.
  • انتخاب پارتنر نامناسب:

    گاهی اوقات، علت احساس تنهایی در یک رابطه، صرفاً انتخاب پارتنر نامناسب است. اگر ارزش‌ها، نیازها و اهداف شما با یکدیگر همخوانی نداشته باشند، ایجاد یک رابطه سالم و رضایت‌بخش دشوار خواهد بود.

اینها تنها تعدادی از دلایل احتمالی هستند که چرا برخی افراد در روابط عاشقانه خود احساس غم و تنهایی می‌کنند. باید با خودتان صادق باشید و سعی کنید علت اصلی این احساسات را شناسایی کنید. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان می‌تواند در شناسایی و حل مشکلات مربوط به روابط، بسیار مفید باشد.

1. ترس از صمیمیت و آسیب‌پذیری

یکی از دلایل اصلی احساس غم و تنهایی در روابط، ترس از صمیمیت و آسیب‌پذیری است.وقتی از صمیمیت می‌ترسیم، نمی‌توانیم به طور کامل به شریک عاطفی خود اعتماد کنیم و در نتیجه، یک دیوار عاطفی بین خودمان و او ایجاد می‌کنیم.این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، روابط ناموفق قبلی، یا حتی الگوهای ارتباطی نامناسب در خانواده باشد.فردی که از آسیب‌پذیری می‌ترسد، ترجیح می‌دهد فاصله خود را حفظ کند تا از درد و رنج احتمالی جلوگیری کند.نتیجه این رفتار، احساس تنهایی و انزوا در یک رابطه به ظاهر عاشقانه است.

فرد در ظاهر با کسی است، اما در عمق وجود خود احساس می‌کند که تنها و جدا افتاده است.این ترس، ارتباط عمیق و معنادار را غیرممکن می‌کند و باعث می‌شود فرد در رابطه احساس رضایت و خوشبختی نکند.راه حل این مشکل، پذیرش آسیب‌پذیری به عنوان یک بخش ضروری از هر رابطه سالم است.باید به خودمان اجازه دهیم آسیب‌پذیر باشیم و به شریک عاطفی خود اعتماد کنیم.مشاوره با یک متخصص روانشناس می‌تواند در این زمینه بسیار کمک‌کننده باشد.تمرین خودآگاهی و شناخت الگوهای رفتاری مخرب نیز می‌تواند موثر باشد.

2. انتظارات غیرواقعی از رابطه

داشتن انتظارات غیرواقعی از یک رابطه عاشقانه، یکی دیگر از دلایل شایع احساس غم و تنهایی است.وقتی انتظارات ما از رابطه با واقعیت همخوانی نداشته باشد، ناامیدی و نارضایتی به وجود می‌آید.این انتظارات غیرواقعی می‌توانند ناشی از کاملا مطلوب‌سازی رابطه در رسانه‌ها، فیلم‌ها، یا داستان‌های عاشقانه باشند.فرد تصور می‌کند که رابطه باید همیشه سرشار از عشق، هیجان، و خوشبختی باشد و هیچ‌گونه مشکل و چالشی در آن وجود نداشته باشد.وقتی رابطه با این تصویر کاملا مطلوب فاصله داشته باشد، فرد احساس می‌کند که چیزی کم است و رابطه به اندازه کافی خوب نیست.

این احساس می‌تواند منجر به ناامیدی، خشم، و احساس تنهایی شود.واقعیت این است که هر رابطه‌ای با چالش‌ها و مشکلاتی روبرو می‌شود.مهم این است که چگونه با این چالش‌ها برخورد می‌کنیم و چگونه با هم برای حل آنها تلاش می‌کنیم.برای داشتن یک رابطه سالم، باید انتظارات خود را واقع‌بینانه تنظیم کنیم و بپذیریم که هیچ رابطه‌ای کامل و بی‌نقص نیست.تمرکز بر نقاط قوت رابطه و قدردانی از چیزهایی که داریم، می‌تواند به کاهش احساس تنهایی و افزایش رضایت کمک کند.

3. عدم ارتباط موثر و با صداقت

ارتباط موثر و با صداقت، یکی از پایه‌های اصلی هر رابطه سالم است.وقتی نتوانیم به طور موثر با شریک عاطفی خود ارتباط برقرار کنیم، سوءتفاهم‌ها، اختلافات، و احساس تنهایی به وجود می‌آید.عدم ارتباط موثر می‌تواند شامل عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها، گوش ندادن فعال به صحبت‌های طرف مقابل، و بهره‌گیری از الگوهای ارتباطی مخرب مانند سرزنش، انتقاد، و سکوت باشد.وقتی نتوانیم به طور با صداقت با شریک عاطفی خود صحبت کنیم و احساسات واقعی خود را بیان کنیم، یک دیوار عاطفی بین خودمان و او ایجاد می‌کنیم.

این دیوار عاطفی باعث می‌شود احساس تنهایی و انزوا کنیم، حتی اگر در کنار شریک عاطفی خود باشیم.برای بهبود ارتباط در رابطه، باید یاد بگیریم که چگونه به طور موثر و با صداقت با شریک عاطفی خود صحبت کنیم.باید یاد بگیریم که چگونه به احساسات و نیازهای خود آگاه باشیم و آنها را به طور واضح و محترمانه بیان کنیم.همچنین باید یاد بگیریم که چگونه به طور فعال به صحبت‌های طرف مقابل گوش دهیم و سعی کنیم دیدگاه او را درک کنیم.در صورت نیاز، می‌توانیم از یک مشاور خانواده کمک بگیریم تا مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشیم.

4. وابستگی ناسالم و عدم استقلال

وابستگی ناسالم به شریک عاطفی و عدم استقلال، یکی دیگر از عواملی است که می‌تواند منجر به احساس غم و تنهایی در رابطه شود.وقتی تمام هویت و ارزش خود را در رابطه می‌بینیم و برای خوشبختی خود به شریک عاطفی وابسته هستیم، آسیب‌پذیر می‌شویم.در این حالت، ترس از دست دادن رابطه و رها شدن، همواره با ما خواهد بود.این ترس می‌تواند منجر به رفتارهای کنترل‌گرانه، حسادت، و نیاز مفرط به توجه شود.برای داشتن یک رابطه سالم، باید استقلال خود را حفظ کنیم و به علایق و فعالیت‌های شخصی خود اهمیت دهیم.

باید به خودمان اجازه دهیم که وقت خود را با دوستان و خانواده بگذرانیم و به دنبال اهداف و آرزوهای خود باشیم.

این کار به ما کمک می‌کند تا هویت خود را حفظ کنیم و احساس رضایت و خوشبختی را در زندگی خود تجربه کنیم.وقتی احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم، می‌توانیم شریک عاطفی بهتری باشیم و رابطه سالم‌تری داشته باشیم.تمرکز بر خودشناسی و توسعه فردی می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد.

5. کمبود عشق به خود و عزت نفس پایین

عشق به خود و عزت نفس بالا، پایه و اساس هر رابطه سالم و رضایت‌بخشی است.وقتی خودمان را دوست نداریم و به خودمان احترام نمی‌گذاریم، به سختی می‌توانیم عشق و احترام دیگران را باور کنیم و بپذیریم.افرادی که عزت نفس پایینی دارند، معمولاً در روابط خود به دنبال تایید و پذیرش از طرف مقابل هستند.آنها دائماً نگران این هستند که به اندازه کافی خوب نیستند و شریک عاطفی آنها را ترک خواهد کرد.این نگرانی می‌تواند منجر به رفتارهای چسبنده و نیازمندانه شود که باعث فرار شریک عاطفی می‌شود.برای داشتن یک رابطه سالم، باید ابتدا خودمان را دوست داشته باشیم و به خودمان احترام بگذاریم.

باید نقاط قوت و ضعف خود را بپذیریم و به خودمان اجازه دهیم که اشتباه کنیم.

وقتی خودمان را دوست داشته باشیم، می‌توانیم رابطه بهتری با دیگران داشته باشیم و احساس رضایت و خوشبختی را در زندگی خود تجربه کنیم.تمرین خودآگاهی، مدیتیشن، و مراجعه به یک متخصص روانشناس می‌تواند در افزایش عشق به خود و عزت نفس بسیار کمک‌کننده باشد.

6. مقایسه رابطه خود با دیگران

مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای احساس نارضایتی و تنهایی در رابطه است. شبکه‌های اجتماعی پر از تصاویر کاملا مطلوبی از روابط عاشقانه هستند که می‌توانند باعث شوند احساس کنیم که رابطه ما به اندازه کافی خوب نیست. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، نه تنها غیرمنصفانه است، بلکه می‌تواند باعث شود که از جنبه‌های مثبت رابطه خود غافل شویم و فقط بر روی نقاط ضعف آن تمرکز کنیم. هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و هیچ دو رابطه‌ای دقیقاً شبیه هم نیستند. به جای مقایسه رابطه خود با دیگران، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید.

7. عدم وجود اهداف مشترک و برنامه‌ریزی برای آینده

داشتن اهداف مشترک و برنامه‌ریزی برای آینده، یکی از عوامل مهم در ایجاد صمیمیت و تعهد در رابطه است.وقتی اهداف مشترکی نداریم و برای آینده با هم برنامه‌ریزی نمی‌کنیم، احساس می‌کنیم که در یک مسیر جداگانه حرکت می‌کنیم و رابطه ما هیچ آینده‌ای ندارد.این احساس می‌تواند منجر به تنهایی و ناامیدی شود.برای داشتن یک رابطه سالم و پایدار، باید با شریک عاطفی خود در مورد اهداف و آرزوهای خود صحبت کنید و سعی کنید اهداف مشترکی پیدا کنید که هر دو به آن علاقه‌مند باشید.برنامه‌ریزی برای آینده می‌تواند شامل برنامه‌ریزی برای مسافرت، خرید خانه، بچه‌دار شدن، یا هر هدف دیگری باشد که برای هر دوی شما مهم است.

داشتن اهداف مشترک و برنامه‌ریزی برای آینده، به رابطه شما معنا و هدف می‌بخشد.

این کار باعث می‌شود احساس کنید که در یک تیم هستید و با هم برای رسیدن به اهداف خود تلاش می‌کنید.همکاری و همفکری در مورد آینده، رابطه را تقویت می‌کند.

8. غرق شدن در روزمرگی و فراموش کردن نیازهای عاطفی

غرق شدن در روزمرگی و فراموش کردن نیازهای عاطفی، یکی دیگر از دلایل شایع احساس تنهایی در رابطه است.وقتی تمام وقت و انرژی خود را صرف کار، مسئولیت‌های خانوادگی، و سایر امور روزمره می‌کنیم، ممکن است فراموش کنیم که به نیازهای عاطفی خود و شریک عاطفی خود توجه کنیم.این بی‌توجهی می‌تواند باعث شود که شریک عاطفی شما احساس کند که نادیده گرفته شده است و به اندازه کافی برای شما مهم نیست.برای جلوگیری از این اتفاق، باید سعی کنید وقت و انرژی خود را به طور متعادل بین امور روزمره و نیازهای عاطفی خود تقسیم کنید.

برای این کار می‌توانید وقت‌های مشخصی را برای با هم بودن اختصاص دهید، با هم به تفریح بروید، در مورد احساسات خود صحبت کنید، و به یکدیگر توجه کنید.

حتی کارهای کوچک مانند گفتن کلمات محبت‌آمیز، هدیه دادن، و انجام کارهای کوچک برای یکدیگر، می‌تواند به تقویت رابطه شما کمک کند.مانند یک گیاه، اگر به رابطه خود رسیدگی نکنید، پژمرده می‌شود.سعی کنید هر روز کمی وقت برای رابطه خود اختصاص دهید.

9. مشکلات جنسی و عدم رضایت جنسی

مشکلات جنسی و عدم رضایت جنسی، یکی از عواملی است که می‌تواند تاثیر زیادی بر روی احساس صمیمیت و رضایت در رابطه داشته باشد.رابطه جنسی سالم و رضایت‌بخش، نقش مهمی در ایجاد نزدیکی و تعهد بین زوجین دارد.وقتی مشکلات جنسی وجود داشته باشد، می‌تواند باعث شود که زوجین از یکدیگر فاصله بگیرند و احساس تنهایی و نارضایتی کنند.مشکلات جنسی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله مشکلات جسمی، مشکلات روانی، استرس، و عدم ارتباط موثر با شریک عاطفی.برای حل مشکلات جنسی، باید با شریک عاطفی خود در مورد آنها صحبت کنید و در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید.

مهم این است که با صداقت با هم صحبت کنید و به دنبال راه‌حلی باشید که برای هر دوی شما مناسب باشد.

در بسیاری از موارد، مشاوره جنسی می‌تواند به زوجین کمک کند تا مشکلات خود را حل کنند و رابطه جنسی رضایت‌بخش‌تری داشته باشند.صحبت کردن در مورد مسائل جنسی ممکن است دشوار باشد، اما برای سلامت رابطه ضروری است.اگر در این زمینه مشکل دارید، از کمک گرفتن نترسید.

10. الگوهای ارتباطی مخرب در خانواده پدری

الگوهای ارتباطی مخرب در خانواده پدری، می‌تواند تاثیر عمیقی بر روی روابط عاشقانه ما داشته باشد.نحوه برقراری ارتباط با دیگران، اغلب در دوران کودکی و از طریق مشاهده نحوه تعامل والدین با یکدیگر و با ما شکل می‌گیرد.اگر در خانواده‌ای بزرگ شده‌ایم که در آن الگوهای ارتباطی مخرب مانند خشونت کلامی، سکوت، سرزنش، و عدم همدلی وجود داشته است، ممکن است این الگوها را ناخودآگاه در روابط عاشقانه خود تکرار کنیم.رابطه زناشویی مثلا فردی که در کودکی شاهد بحث و جدال‌های شدید بین والدین خود بوده است، ممکن است در روابط عاشقانه خود نیز به راحتی عصبانی شود و از روش‌های پرخاشگرانه برای حل مشکلات استفاده کند.

برای تغییر این الگوها، باید ابتدا آنها را شناسایی کنیم و سپس با کمک یک متخصص روانشناس، الگوهای ارتباطی سالم‌تری را یاد بگیریم و تمرین کنیم.

خودآگاهی و شناخت الگوهای رفتاری مخرب، اولین قدم برای تغییر است.تغییر الگوهای رفتاری، زمان و تلاش می‌برد.

11. سوء استفاده عاطفی یا جسمی

سوء استفاده عاطفی یا جسمی در یک رابطه، یکی از مخرب‌ترین و آسیب‌زاترین تجربیاتی است که یک فرد می‌تواند تجربه کند.سوء استفاده می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله خشونت فیزیکی، خشونت کلامی، تحقیر، کنترل، و سوء استفاده مالی.فردی که در یک رابطه مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد، اغلب احساس تنهایی، ترس، و درماندگی می‌کند.او ممکن است احساس کند که گیر افتاده است و نمی‌تواند از رابطه خارج شود.سوء استفاده عاطفی و جسمی، تاثیر عمیقی بر روی سلامت روان و عزت نفس فرد دارد.اگر در یک رابطه مورد سوء استفاده قرار می‌گیرید، باید بدانید که تنها نیستید و کمک در دسترس است.

با یک دوست، عضو خانواده، یا یک متخصص صحبت کنید و از آنها کمک بخواهید.

هیچ کس حق ندارد با شما بدرفتاری کند و شما شایسته یک رابطه سالم و محترمانه هستید.سلامت و امنیت شما، مهم‌ترین چیز است.به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته احترام و محبت هستید.از کمک گرفتن نترسید.

12. عدم وجود مرزهای سالم در رابطه

عدم وجود مرزهای سالم در یک رابطه، می‌تواند منجر به احساس خفگی، کنترل، و نارضایتی شود.مرزها، خطوطی هستند که مشخص می‌کنند چه چیزی برای ما قابل قبول است و چه چیزی قابل قبول نیست.مرزها می‌توانند فیزیکی، عاطفی، یا ذهنی باشند.وقتی مرزهای سالمی در رابطه وجود نداشته باشد، ممکن است احساس کنیم که شریک عاطفی ما بیش از حد در زندگی ما دخالت می‌کند، به حریم خصوصی ما احترام نمی‌گذارد، یا از ما انتظارات غیرمنطقی دارد.برای ایجاد مرزهای سالم، باید به طور واضح و قاطعانه با شریک عاطفی خود در مورد نیازها و خواسته‌های خود صحبت کنیم و مشخص کنیم که چه چیزی برای ما قابل قبول است و چه چیزی قابل قبول نیست.

همچنین باید به مرزهای شریک عاطفی خود احترام بگذاریم و سعی کنیم نیازهای او را درک کنیم.

وجود مرزهای سالم، به حفظ استقلال فردی و ایجاد یک رابطه متعادل و رضایت‌بخش کمک می‌کند.مرزها، نشانه بی‌علاقگی نیستند، بلکه نشانه احترام به خود و طرف مقابل هستند.صحبت کردن در مورد مرزها، ممکن است دشوار باشد، اما برای سلامت رابطه ضروری است.

13. حضور بیش از حد فضای مجازی و کمرنگ شدن روابط واقعی

حضور بیش از حد در فضای مجازی و کمرنگ شدن روابط واقعی، یکی از چالش‌های دنیای مدرن است که می‌تواند تاثیر زیادی بر روی روابط عاشقانه ما داشته باشد.وقتی زمان زیادی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانیم، ممکن است از شریک عاطفی خود غافل شویم و ارتباط واقعی با او را از دست بدهیم.برای جلوگیری از این اتفاق، باید سعی کنیم زمان بهره‌گیری از فضای مجازی را محدود کنیم و بیشتر بر روی ارتباط واقعی با شریک عاطفی خود تمرکز کنیم.با هم وقت بگذرانید، صحبت کنید، به یکدیگر توجه کنید، و فعالیت‌هایی را انجام دهید که هر دوی شما از آن لذت می‌برید.

همچنین باید آگاه باشیم که آنچه در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم، همیشه واقعیت نیست و نباید اجازه دهیم که این تصاویر کاملا مطلوب، باعث ایجاد نارضایتی در رابطه ما شود.

شبکه‌های اجتماعی، جایگزینی برای روابط واقعی نیستند.به جای گشت و گذار در فضای مجازی، با شریک عاطفی خود وقت بگذرانید.ارتباط واقعی، کلید صمیمیت است.

14. عدم حمایت عاطفی از سوی شریک عاطفی

عدم حمایت عاطفی از سوی شریک عاطفی، می‌تواند یکی از دردناک‌ترین تجربیات در یک رابطه باشد. حمایت عاطفی، به معنای گوش دادن، همدلی، درک، و تشویق شریک عاطفی در مواقع دشوار است. وقتی شریک عاطفی ما از ما حمایت نمی‌کند، ممکن است احساس تنهایی، نادیده گرفته شدن، و بی‌ارزشی کنیم. این احساسات می‌تواند منجر به ناامیدی، خشم، و احساس تنهایی در رابطه شود. اگر احساس می‌کنید که از سوی شریک عاطفی خود حمایت نمی‌شوید، باید با او در مورد احساسات خود صحبت کنید و به او توضیح دهید که چه نوع حمایتی از او نیاز دارید. اگر شریک عاطفی شما نمی‌تواند یا نمی‌خواهد از شما حمایت کند، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید. حمایت عاطفی، یکی از نیازهای اساسی در هر رابطه سالم است. بدون حمایت عاطفی، رابطه نمی‌تواند رشد کند.

15. مقایسه با روابط گذشته

مقایسه رابطه فعلی خود با روابط گذشته، یکی دیگر از تله‌هایی است که می‌تواند منجر به احساس نارضایتی و تنهایی شود. هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و مقایسه آن با روابط گذشته، غیرمنصفانه و غیرسازنده است. هر رابطه، فصل جدیدی در زندگی شماست. گذشته را رها کنید و بر روی حال تمرکز کنید. به رابطه فعلی خود، فرصتی برای شکوفایی بدهید.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. واقعا مطالب عمیق و کاربردی بودن 👏 همون چیزهایی بود که توی رابطه خودم حسش می کردم ولی درست نمى تونستم بیانش کنم. یه مدت طولانی احساس تنهایی می کردم با اینکه تو یه رابطه بودم و دقیقا نمى دونستم چرا… انگار یه دیوار نامرئی بینمون بود. وقتی توی پست به ترس از صمیمیت اشاره کردید انگار چراغی تو ذهنم روشن شد! شاید خودم باعث مى شدم این فاصله پیش بیاد چون همیشه نگران بودم اگه خود واقعیم رو نشون بدم طرف مقابلم رو از دست بدم.

    خیلى جالب میشه اگه بیشتر در مورد راه های ایجاد اعتماد و از بین بردن ترس از آسیب پذیری مطلب بذارین. یا مثلا چطور میشه با وجود ترس ها بازم به طرف مقابل نزدیک شد. من فکر می کنم خیلی ها مثل من این مشکل رو دارن اما نمی دونن چطور باید باهاش روبه رو بشن.

    کاش بقیه دوستان هم اگر تجربه مشابهی دارن یا راه حلی براش پیدا کردن اینجا بنویسن. شاید حرفاشون بتونه به کسایی که الان تویگیر این احساساتن کمک کنه 😊

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا